شکنده کام (شِ کَ دَ / دِ) بر خلاف مرام، محروم، بی طاقت. عاجز. (ناظم الاطباء) ادامه... بر خلاف مرام، محروم، بی طاقت. عاجز. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا